اختلالات رشد در كودكان را ميتوان به صورت لاغري، كوتاه قدي تغذيهاي و كموزني طبقهبندي نمود. لاغري مشكلي حاد و نتيجه اتفاقي در گذشته نزديك است كه در آن كودك مقداري از وزن خود را از دست ميدهد.
ابتلا به بيماريهايي نظير اسهال شديد، عفونت تنفسي و يا بحرانهاي غذايي كه در حوادث غيرمترقبه ( مثل سيل و زلزله ) پيش ميآيند، از شايعترين علل لاغري كودكان ميباشد.
سوء تغذيه مزمن
كوتاه قدي تغذيهاي، كه سوءتغذيه مزمن نيز ناميده ميشود، نشاندهنده وضعيت نامناسبت تغذيه در يك دوره طولاني است كه باعث ميشود كودك رشد قدي متناسب سن خود نداشته باشد. فقر، محروميتهاي مستمر غذايي، ناسالم بودن محيط و عدم دسترسي به خدمات بهداشتي و مصرف غذاهاي كمارزش به مدت طولاني، از مهمترين علل كوتاه قدي تغذيهاي هستند. اما اگر وزن كودك از وزن مناسب براي سن او كمتر باشد، دچار كموزني است. كموزني ميتواند نشاندهنده سوءتغذيه حاد يا مزمن، باشد.
قضاوت درست درباره وضعيت كودك مستلزم توجه به هر سه شاخص قد مناسب سن، وزن مناسب است. در يك كودك كوتاهقد ممكن است وزن با قد او ظاهراً متناسب باشد، ولي وزن با سن تناسبي نداشته باشد. چنين كودكي حتي گاه داراي اضافه وزن نيز به نظر ميرسد.
تشخيص سوءتغذیه
بهترين راه براي تشخيص وضعيت كودك، پايش رشد او از طريق ثبت مداوم قد و وزن روي نمودار رشد است. نمودار رشد يا جاده سلامتي، نموداري است كه ميتوان به صورت چشمي وضعيت رشد كودك را در آن مشاهده نمود و براساس آن تفسير و تصميمگيري كرد. به ياد داشته باشيد. تنها يك بار اندازهگيري وزن و قد كافي نيست و پايش رشد كودك نياز به وزن كردن متوالي دارد. بهتر است در سال اول ماهي يكبار، در سال دوم هر دو ماه يكبار، در سال سوم هر سه ماه و در سال چهارم، پنجم و ششم هر شش ماه يكبار اندازهگيريها انجام و ثبت شوند.
از آنجا كه وزن شاخص حساستري براي تعيين رشد ميباشد، هر بار مراجعه وزن كودك اندازهگيري و در نمودار رشد ثبت ميشود. هرگونه انحراف از وزن طبيعي را به آساني ميتوان با مقايسه وزن كودك با منحني استاندارد شناسايي كرد. چنانچه در يك مراجعه متوجه افقي شدن خط رشد و يا سير نزولي آن شديد، بايد بدانيد كه نخستين نشانه سوءتغذيه پروتئين انرژي است كه ميتواند چند هفته يا چند ماه پيش از بروز شرايط روحي كودك نشانههاي باليني پديدار شود. چنين كودكي نياز به مراقبت ويژه دارد.
شرايط روحي كودك
ضمناً نميتوان انتظار داشت رشد همه كودكان يكسان باشد؛ ولي كودك بايد براساس شرايط فعلي خود در محدوده جاده سلامتي رشد كند. و رشد رو به بالا داشته باشد. از آنجا كه شرايط روحي كودك و موقعيت خانواده روي اشتهاي او به غذا بسيار مؤثر است، ميتوانيد راهكارهاي نهچندان پيچيده، اشتهاي او را افزايش دهيد. تا حد امكان سعي كنيد به همراه خانواده غذا بخوريد. ايجاد يك محيط شاد و رضايتبخش براي صرف غذا كمك ميكند تا كودك شما ميل و رغبت بيشتري به غذا نشان دهد.
با زور به كودكان غذا ندهيد
همه كودكان محبت ميخواهند؛ اما به ياد داشته باشيد دادن غذا با زور، محبت نيست و باعث مبارزه منفي از سوي كودك خواهد شد. اگر وارد نبرد با كودك خود شويد، مطمئن باشيد او پيروز ميدان خواهد بود و چيزي از مشكلات شما كاسته نخواهد شد. ضمن آنكه به زور غذا دادن، موجب عصبي و تندخو شدن كودك ميشود و خود اين امر با افزايش ترس و اضطراب باعث كاهش مواد مغذي در بدن شده و اين سيكل معيوب ادامه پيدا ميكند. بهتر است سعي كنيد غذاهاي مفيد را در دسترس كودك قرار دهيد؛ اما از التماس و يا تهديد براي خوردن غذا بپرهيزيد.
كودك وقتي غذا را در دسترس ببيند، حتماً از آن استفاده خواهد كرد؛ به خصوص اگر اجباري در كار نباشد. كودكان تنها، كمتر غذا ميخورند بنابراين يك راهكار ميتواند فرستادن آنها به مهدكودك باشد تا بيشتر در جمع همسالان خود قرار گيرند. از آنجا كه كمبود روي نيز ميتواند روي اشتهاي كودكان تأثير بگذارد، بهتر است با مشورت متخصصين تغذيه از مكمل روي به ميزان مناسب براي كودك خود استفاده كنيد. از خريد و نگهداري تنقلات كمارزش، مثل چيپس و پفك در خانه خودداري ورزيد.
سعي كنيد ظاهر غذا را اشتهاآور و زيبا كنيد تا احتمال پذيرش آن از سوي كودك بيشتر شود. مشاركت كودكان در فرايند تهيه و آماده سازي غذا نيز راهكاري مؤثر جهت افزايش اشتها و خوردن غذاي بيشتر است. ضمناً با استفاده از تجربيات پدران و مادران ديگر ميتوان روشهاي خوب و مناسب تغذيه كودك را آموخت و در جهت بهبود رشد او حركت كرد.
نوشته: دکتر آزاده نجارزاده
www.ninipage.com