یکی از مهمترین عواملی که به ما کمک میکند زندگی خوب و موفقی داشته باشیم، این است که خود را بشناسیم، احساس خوبی در مورد خودمان داشته باشیم و از آنچه که هستیم، شاد و راضی باشیم.
مهارت خودآگاهی به شما کمک میکند تا بتوانید شناخت بیشتری در مورد خویش، خصوصیات، نیازها، خواستهها، اهداف، نقاط ضعف، نقاط قوت، احساسات، ارزش و هویت خود داشته باشید. مطالعات انجام شده نشان میدهد که ضعف در خودآگاهی با بسیاری از بیماریها و آسیبهای روانی – اجتماعی همراه است. از جمله مشکلات روانی – اجتماعی مرتبط با خودآگاهی ضعیف میتوان به افسردگی، اضطراب، احساس حقارت، اعتمادبهنفس پایین، مشکلات ارتباطی، احساس تنهایی، سوءمصرف مواد، فرار و… اشاره کرد. از اینرو، کسب مهارت خودآگاهی برای پیشگیری از انواع مشکلات فوق بسیار مهم است.
یکی از مؤلفههای مهم خودآگاهی، عزّتنفس است. عزّتنفس چیزی نیست که مانند یک مهارت آموخته شود، بلکه عزّتنفس پیامد مجموعهای از عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی است. عزّتنفس به احساس ارزشمندی شخص اشاره دارد که تحت تأثیر عوامل عملکرد، موفقیتها، تواناییها، ظاهر شخصی و قضاوتهای افراد مهم است.
انسانها واکنشهایی از دیگران، بهویژه افراد مهم، دریافت میکنند که نگرشهایی در مورد ارزشمند بودن خود پیدا میکنند. عزّتنفس بالا نشاندهنده احساسات شخصی خاصی است که به آسانی تحت تأثیر موانع، تعارضها و دیدگاههای منفی در مورد تواناییها یا ظاهر قرار نمیگیرد. عزّتنفس بالا به اعتمادبهنفس منجر میشود و تصمیمگیری خوب و مستقلانه و برخورد مناسب با تعارضات بینفردی را تسهیل مینماید. عزّتنفس افراد در محیط حمایتکننده و مثبت تقویت میشود.
مهارتهای خودآگاهی شامل موارد زیر است:
۱. مهارتهای خود-ارزیابی،
۲. شناسایی نقاط قوّت و ضعف خود،
۳. مهارتهای تفکّر مثبت،
۴. مهارتهای ایجاد خود-انگاره و تصویر تن مثبت.
ویژگیهای افرادی که خودشان را میشناسند، عبارتاند از:
خصوصیات مثبت و توانایی و استعدادهای خود را میشناسند و به آنها افتخار میکنند.
خصوصیات منفی و نقاط ضعف خود را میشناسند، میپذیرند و در جهت اصلاح آنها تلاش میکنند.
مؤفقیتها و شکستهای خود را میشناسند، به موفقیتهایشان افتخار میکنند و از شکستهایشان درس میگیرند.
به خود و دیگران احترام میگذارند.
برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند.
مسئولیت اعمال و رفتار خود را میپذیرند.
مؤلفههای خودآگاهی عبارتاند از:
شناخت احساسات و خودپنداره،
عزّتنفس و احساس ارزشمندی،
هویت و هویتیابی.
فواید خودآگاهی:
مهارت خودآگاهی به شما کمک میکند تا بتوانید:
۱. احساسات خود را شناسایی کنید، از آنها آگاه شده و این احساسات را کنترل کنید. ناتوانی در کنترل احساسات میتواند به بزهکاری، اعتیاد، خشونت، درگیری با دیگران، بدرفتاری و خشونت با دیگران و بهخصوص با کودکان و نوجوانان بیانجامد.
۲. بر نقاط ضعف و نقاط قوت خودآگاه شده و با تکیه بر نقاط قوّت، نقاط ضعف خود را کاهش دهید. آگاهی از نقاط ضعف باعث میشود که فرد با استفاده از این آگاهی بتواند تسلّط بیشتری بر خود داشته باشد
۳. از نیازهای خود آگاه شوید و از مسیرهای سالم به رفع نیازهای خود بپردازید. با شناخت نیازهای خود میتوانید راه و روش بهتری برای مقابله با نیازهای خود بیابید.
۴. اهداف واقعبینانهای برای زندگی خود تعیین کنید. به این ترتیب از دنبال کردن اهداف بسیار ایدهآل، تخیلی و کمالگرایانه دوری گزینید. تنظیم اهداف غیرواقعبینانه باعث بزهکاری، ناکامی، خشم و خشونت، خودکشی، بیبندوباری و نظایر آن میشود.
۵. اگر بتوانید از ملاکهای ارزشمندی خویش آگاه شده و ارزش خود را در زندگی بیابید، به این ترتیب، از دنبال کردن ارزشهای کاذب خودداری نموده و با رضایت و آرامش بیشتری زندگی خود را طی میکنید.
۶. فرآیند هویتیابی خود را بهطور سالمی به انجام برسانید. دستیابی و کسب یک هویت سالم باعث میشود زندگی بزرگسالی بر پایههای قوی و محکمی بنا شود.
همدلی:
همدلی یک مهارت و توانایی است و مانند هر مهارت دیگر نیاز به آموزش، تمرین و تجربه دارد. همدلی به فرد این امکان را میدهد که بتواند احساسات و حالاتی را در دیگران بفهمد که تاکنون تجربه نکرده است. همدلی باعث میشود که از سطح خودمان فراتر رفته و دیگران را عمیقتر درک نماییم. به این ترتیب، همدلی قدرت و ظرفیت درک انسانها را افزایش میدهد.
انواع همدلی عبارتاند از:
انتقاد
برچسبزدن
تشخیصگذاری
ستایش همراه با ارزیابی
نصیحت کردن
اغراق کردن یا بزرگ کردن مشکل
بیاهمیت و کوچک کردن مشکل
به رخ کشیدن و مقایسه کردن
سرزنش کردن
نصیحت کردن، راهنمایی کردن و ارائه راهحل
مهمترین تکنیکهای همدلی عبارتاند از:
گوش دادن فعال
بازپردازی
انعکاس احساسات
انعکاس محتوا یا معانی
انعکاس تلخیصی
تمرکز بر کلمات احساسی
توجه به محتوای کلّی پیام
مشاهده زبان بدن (Body Language)
پرسیدن این سؤال از خود که «اگر من چنین وضعیتی را تجربه میکردم، چه احساسی داشتم؟»
شناسایی و کنترل احساسات:
یکی از مهمترین اجزای مهارت خودآگاهی، شناخت احساسات است. ناتوانی در شناخت احساسات مشکل شایعی است. معمولاً عدهای به غلط فکر میکنند احساسات موضوع بیاهمیتی است و نباید به آن توجه کرد و به همین دلیل توجهی به احساسات خود نمیکنند و از آنها ناآگاهاند. ناآگاهی از احساسات خود باعث میشود افراد در زندگی خود دچار مشکل شوند. بنابراین، شناخت احساسات خود و عوامل برانگیزاننده آنها، و تأثیر این احساسات بر دیگران از مؤلفههای اساسی مهارت خودآگاهی محسوب میشود.
خودپنداره:
احساسای که هر کس درباره خود دارد، نقش مهمی در سلامت روانی او دارد. به احساسی که هر فرد درباره خود دارد، خودپنداره میگویند. خودپنداره یعنی اینکه ما خودمان را چگونه میبینیم، یعنی تصویر یا برداشتی که هرکس از خودش دارد. طرز برداشت ما از خودمان تا حد زیادی به وسیله تجارب گذشته ما (موفقیتها و شکستهای ما) و آنچه دیگران درباره ما فکر میکنند، شکل میگیرد.
دلیل اهمیت خودپنداره:
دلیل اهمیت خودپنداره آن است که اولاً برداشتی که هرکس از خودش دارد بر رفتار و عمل او تأثیر میگذارد، بهعنوان مثال، دانشآموزی که فکر میکند ریاضی او خوب است زحمت بیشتری میکشد و معمولاً نیز در این درس نمره بهتری میگیرد. انسانها معمولاً آنگونه عمل میکنند که فکر میکنند، هستند.
دلیل دوّم مهم بودن خودپنداره این است که خودپنداره بر احساس شما از خودتان نیز تأثیر میگذارد. کسانی که احساس خوبی درباره خودشان دارند در مقایسه با کسانی که نگرش منفی به دیگران دارند، از اعتمادبهنفس و رضایت بیشتری برخوردارند، افراد مؤفقتری هستند، و کمتر احتمال دارد که به سراغ سیگار، مواد و سایر رفتارهای پرخطر بروند.
چگونه میتوان خودپنداره را اصلاح کرد؟
برای اصلاح خودپنداره و عزّتنفس خود چند کار میتوانید انجام دهید: نخست اینکه هیچگاه پس از یک یا دو تجربه بد از خودتان خودپنداره منفی نسازید. دوّم اینکه اوضاع را بررسی کنید. به هر اندازه که میتوانید بهطور واقعبینانهتر به خود نگاه کنید و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. سوّم سعی کنید نقاط ضعف را اصلاح کنید. شما با تعیین اهداف خاص و رسیدن به آنها میتوانید خودپنداره خود را تغییر دهید.
برگرفته از کتاب:
مهارت خودآگاهی و همدلی: کتاب کار دانشجو/ شهرام محمدخانی.- تهران: دانژه، ۱۳۸۵.
منیع:سایت خانواده مطهر