روابط در خلاء ایجاد نمیشوند. رابطه بین دو انسان احساسی که تجربیات قبلی، سابقه و انتظارات خود را به میان میآورد ایجاد میشود.
دو آدم مختلف که سطح متفاوتی از مهارت در مسائل ارتباطی دارند. اما ارتباط بهتر، ازآنجاکه یک مهارت است، یادگرفتنی است.
متداولترین باور غلط درمورد مهارت گفتگو در ارتباط این است که چون با طرفتان حرف میزنید، این یعنی گفتگو دارید. بااینکه حرف زدن با طرفتان شکلی از ارتباط است اما اگر درمورد موضوعات روزمره (حال بچهها چطور است؟ کار چطور بود؟ مادرت چطور است؟) باشد، درواقع درمورد موضوعات مهمی گفتگو نکردهاید. اینجا میخواهیم به شما آموزش دهیم که چطور با رویی گشادهتر با طرفمقابل خود صحبت کنید.
گفتگو هم میتواند دلیل شکل گرفتن یک ارتباط باشد هم برهم خوردن آن. از همین امروز میتوانید با به کار گرفتن بعضی از این نکات، ارتباطاتتان را ارتقا بخشید.
صبر کنید و گوش دهید
چند بار تابحال این را از اینطرف و آنطرف شنیدهاید یا در مقالات مختلف خواندهاید؟ به نظرتان عمل کردن به آن در موقعیت تا چه اندازه سخت است؟ درست است، خیلی سختتر از آن است که به نظر میرسد. وقتی وسط یک بحث جدی هستیم، کنار گذاشتن نظر خودمان و صبر کردن برای شنیدن حرفهای طرفمقابلمان واقعاً کار سختی است. خیلی اوقات از اینکه کسی به حرفهایمان گوش ندهد میترسیم به همین دلیل برای گفتن آنها عجله داریم. چنین رفتاری برعکس رغبت اطرافیان برای شنیدن حرفهای ما را کمتر میکند.
خودتان را مجبور به گوش دادن کنید
حرف زدنتان را قطع کردهاید اما هنوز ذهنتان از همه چیزهایی که میخواهید بگویید مغشوش شده است به همین دلیل حرفهای طرفمقابلتان را نمیفهمید. متخصصین تکنیکی دارند که خیلی خوب برای مجبور کردن خودمان به گوش دادن عمل میکند: بیان کردن حرف طرفمقابل با عباراتی دیگر.
البته اگر اینکار زیاد یا با لحنی که نشان دهد مسخرهشان میکنید، انجام شود ممکن است باعث ناراحت شدن طرفمقابل شود. پس از این تکنیک هرازگاهی استفاده کنید و اگر طرفتان پرسید چرا اینکار را میکنید به او بگویید که «فکر میکنم بعضیوقتها نمیفهمم چه میگویی و اینکار باعث میشود ذهنم را کندتر کرده و سعی کنم حرفت را بهتر بفهمم.»
با طرفتان روراست و صادق باشید
بعضی آدمها خیلی درمقابل دیگران گشاده رو نیستند. خیلیها حتی خودشان را هم خوب نمیشناسند و درمورد نیازها و خواستههای خودشان اطلاع چندانی ندارند. اما وارد یک رابطه شدن یعنی یک قدم برای پرده برداشتن از زندگیتان بردارید.
دروغهای کوچک تبدیل به دروغهای بزرگ میشوند. پنهان کردن احساساتتان شاید برای خودتان اثر کند اما برای دیگران عمل نمیکند. وانمود کردن اینکه همه چیز خوب است اصلاً خوب نیست. سکوت کردن هم واقعاً کاری بی تاثیر است. شاید قبلاً این کارها برایتان جواب داده باشد اما همه آنها موانع بدی بر سر راه ارتباط خوب هستند.
برای داشتن ارتباطی عالی باید بتوانید درمورد چیزهایی که هیچوقت درموردشان حرف نزدهاید، با این فرد حرف بزنید. باید با طرفتان صادق و روراست باشید، حتی خودتان را برای ناامید شدن و آسیب دیدن هم آماده کنید.
به پیامهای غیرکلامی توجه کنید
بیشتر ارتباط ما با همدیگر در دوستیهایمان، چیزی که به زبان میآوریم نیست، بلکه نحوه به زبان آوردن آن است. ارتباط غیرکلامی زبان بدن شماست، لحن صدایتان، ارتباط چشمیتان و فاصلهای که موقع حرف زدن با کسی حفظ میکنید. اینکه یاد بگیرید بهتر گفتگو کنید یعنی بفهمید چطور این پیامها را تشخیص داده و حرفهای طرفمقابل را نیز بشنوید. خواندن پیامهای غیرکلامی طرفمقابلتان نیازمند زمان و صبر زیاد است اما هر چه بیشتر تمرین کنید، مهارتتان بالاتر خواهد رفت. در زیر به چند نمونه از آن اشاره میکنیم:
• دست به سینه جلو کسی ایستادن یعنی حالت دفاعی گرفتن.
• برقرار نکردن ارتباط چشمی ممکن است به این معنی باشد که چندان علاقهای به حرفی که میزنید ندارید، از چیزی خجالت میکشید یا حرف زدن درمورد آن موضوع برایتان سخت است.
• لحن بلندتر و خشنتر به این معنی است که فرد شدت بیشتری به گفتگو داده و درگیری احساسی خود را بیشتر کرده است. ممکن هم هست که به این دلیل باشد که فرد تصور میکند کسی به حرفهای او گوش نمیدهد یا حرفهایش را نمیفهمد.
• کسی که موقع حرف زدن رویش را از شما برمیگرداند ممکن است نشانه عدم علاقه او به حرف زدن با شما باشد.
همانطور که سعی در خواندن پیامهای غیرکلامی فرد مقابل میکنید، مراقب پیامهایی که خودتان میفرستید هم باشید. همیشه با فردمقابل ارتباط چشمی ایجاد کنید، لحن صدا و وضعیت قرارگیری بدنتان خنثی باشد و روبروی طرفتان بنشینید.
موضوع بحثتان را متمرکز نگه دارید
گاهی اوقات بحث و تبادلنظر به مشاجره میانجامد که ممکن است بعد حتی موضوعات غیرمرتبطی هم وسط کشیده شود. برای احترام گذاشتن به همدیگر و رابطهتان، میبایست در گفتگوهایتان بسیار متمرکز به موضوع صحبت کنید. بااینکه به میان آوردن همه چیزهای پیشپا افتاده و نامربوط به بحث کار آسانی است، اما به هیچ وجه این کار را نکنید. اگر موضوع بحثتان این است که کدامتان امشب شام درست کنید، موضوع را گسترده نکرده و درمورد اینکه چه کسی در خانه چه کاری انجام میدهد یا نه یا چه کسی مسئول چیست حرف نزنید.
بحثهای اینچنینی به مرور بزرگ و بزرگتر میشوند. بالاخره یک نفر باید تلاش کرده و بحث را ببندد، حتی اگر به قیمت ترک کردن آن محیط باشد! اما دقت کنید که هر عملی که انجام میدهید یا حرفی که میزنید، کاملاً محترمانه باشد.
منبع: سایت مردمان