مردم در همه جای دنیا، بنا بر فرهنگ، زبان، محل زندگی و اعتقاداتشان، آداب و قواعدی را قرار دادهاند تا بتوانند با مسالمت و آرامش در کنار هم زندگی کنند.
هرکس، هر اندازه در رعایت این قواعد جدیتر و موفقتر باشد، به این آرامش و یگانگی کمک بیشتری کرده است. آداب معاشرت قواعد زندگی مسالمتآمیز است و رعایت آنها، لازمهی زندگی اجتماعی است. معاشرت و ارتباط سازنده با دیگران یکی از مهمترین و اصلیترین نیازهای روحی و روانی آدمیان است، که در تکوین شخصیت اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی، تأثیری انکارناپذیر دارد.
کلیدهای شنیداری
* بی اعتنایی به حرفهای گوینده، نشانة بیادبی است. بر عکس، حُسن توجه و ابراز علاقه، علامت ادب و تربیت اجتماعی و بها دادن به موقعیت انسانی مخاطب و گوینده به شمار میآید.
* ادب حکم میکند که انسان در ظاهر، حالت پذیرش و قبول از خودش نشان دهد، هر چند در دل نپذیرفته باشد. یا اگر کسی خبر، داستان یا مطلبی را بازگو میکند، باید چنان با علاقه گوش فرا داد که تصور شود نمیدانیم و از زبان او برای اولین بار است که میشنویم، نه اینکه با بیاعتنایی، نشان دهیم که آن را شنیده و خواندهایم و از آن مطلعیم!
* نسبت به سخنان گوینده، باید تحمل و صبوری نشان داد و به آن گوش داد تا کلامش به پایان برسد.
* بریدن حرف دیگران شیوهای ناپسند و دلیل کمظرفیتی و بیادبی است. میان صحبت کسی پریدن نشانة عدم برخورداری از مهارتهای اجتماعی میباشد. اگر نمیخواهیم خودبین و از خود راضی به نظر بیاییم، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنیم و هرگاه که ناچار به انجام این کار شدیم حتماً با گفتن جملة «معذرت میخواهم» اقدام به انجام دادن آن کار کنیم. مؤدب بودن به مفهوم آن است که برای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل هستیم.
* شنونده نباید خود را داناتر از گوینده و استادش فرض کند و به گفتههای او گوش ندهد، بیاعتنایی کند و یا تصور کند هر چیز را میفهمد و نیازی به شنیدن و گوش دادن ندارد.
* اگر کسانی با هم صحبت میکنند و مایل نیستند دیگری سخنانشان را بشنود، نباید به صورت فضولی گوش داد. یا باید از محل سخن آنان بیرون رفت، یا خود را به کاری دیگر مشغول کرد تا حرفهایشان به گوش نرسد. حداقل آنکه بیتفاوت باشیم، نه حساس برای گوش دادن و پیبردن به محتوای مکالمات آنان. فرقی نمیکند که صحبتهایشان حضوری باشد، یا تلفنی.
کلیدهای گفتاری
* استفاده از واژههای زیبا
بهتر است از واژههای زیبا، روان و قابل فهم استفاده کنیم. همیشه یادمان باشد که طرف صحبت ما چه کسی است و چند سال و چقدر سواد دارد؟ طبیعی است که با هر کس متناسب با وضعیت و شرایطش سخن بگوییم. توجه ویژه به کودکان و کهنسالان در ارتباط گفتاری را فراموش نکنیم. دانستن نکتههای جالب، اشعار خوب، گفتار بزرگان، ضرب المثلهای بجا و به کار بردن طنزهای پُرمعنی و به موقع، بر تأثیر گفتهها میافزاید و کلام را زینت میبخشد. میتوان آنها را یادداشت کرد و در مواقع مناسب مورد استفاده قرار داد. به کار بردن کلمات خارجی در مواقع غیر لازم مخصوصاً ترجمة آنها به وسیلة گوینده، نشانة خودنمایی است.
حتی المقدور باید از گفتن کلماتی مانند: «فهمیدی!» و یا «متوجه شدی!» که نشانة ضعیف شمردن طرف صحبت است، خودداری کنیم. تکرار یک اصطلاح و داشتن تکیه کلام از قبیل «عرض کنم که...»، «توجه میکنید؟»، «گوش میدهید؟» و نظایر آنها، نشانة نداشتن قدرت کافی در سخن گفتن است و شنونده را خسته میکند.
* مختصر و مفید گفتن
لازم نیست همة جزئیات صحنه را برای طرف مقابل توصیف کنیم؛ ما که نویسنده رمان نیستیم. گاهی اشارههای کوتاه، شنونده را برای شنیدن پیام ما بیشتر جذب میکند. آدمهای پُرحرف در طول زندگی زیاد دیدهایم. آنها چون پیوسته مشغول صحبت هستند، حرفهای پر از اشتباه و غلط تحویل مخاطب میدهند و به همین دلیل اطرافیان همیشه از دست آنها فراری هستند. و به قول سعدی: «اندیشه کردن که چه بگویم، به از پشیمانی که چرا گفتم».
* اگر نمیدانیم، نگوییم
مجبور نیستیم دربارة همه چیز اظهار نظر کنیم. وقتی دربارة چیزی دانشی نداریم، سکوت بهترین رفتار است. گفتن حدس و گمانهای بیاساس، چیزی به ما اضافه نمیکند و نشانة بیخردی است.
* صراحت بیان
یکی دیگر از آداب گفتگو صراحت در بیان است. پرهیز از تعارف و تکلف در گفتار و دوری کردن از سخنان چند پهلو و مبهم، کمک میکند که طرف گفتگوی ما بتواند برداشت درستی از سخنان ما داشته باشد. برای اثبات حرفهایمان از سوگند خوردن مکرر بپرهیزیم. سخن منطقی و درست، نیاز به سوگند ندارد.
* با خوشرویی صحبت کردن
حالتهای یک چهره، طرز نگاه کردن، حرکات سر و دست و آهنگ و لحن صدا، در صحبت کردن اهمیت زیادی دارد و نشان میدهد که گوینده چقدر خونگرم و مهربان است و یا نسبت به دیگران کم اعتناست.
* با صدای بلند صحبت نکردن
هنگامی که با صدای بلند صحبت میکنیم باعث بالا بردن سطح استرس در میان اطرافیان خود میگردیم. بلند صحبت کردن بیانگر آن است که ما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستیم و عجز ما را در استدلال معقولانه نشان میدهد و اینکه میخواهیم حرف خودمان را با توسل به زور و خشونت به کرسی بنشانیم. همچنین بلند صحبت کردن سبب جلب توجه منفی اطرافیان میگردد.
چند قاعده خوب
شوخطبعی، نمک زندگی
شوخی و بذلهگویی، نمک زندگی است؛ به شرط آنکه از حد تعادل خارج نشویم و چارچوبهای آن را نشکنیم و آن را به ضد خودش تبدیل نکنیم. شوخی متعارف و معمول که باعث بیحرمتی و رنجیدن کسی نشود، موجب انبساط خاطر و شادی میگردد. بدیهی است که شوخی با مسخره کردن دیگران یا خوار و ضعیف کردنشان در جمع تفاوت دارد. ممکن است هر کدام از ما این تجربه را داشته باشیم که پساز ساعتی معاشرت بادوست یا آشنایی شوخ و خوشصحبت، چه اندازه احساس شادمانی و سبکی کردهایم.
هدیه محبت را بیشتر میکند
بد نیست که هر از گاهی به افراد خانواده، دوستان و آشنایان و اقوام به مناسبتهای گوناگون و حتی بدون مناسبت هدیهای بدهیم. لازم نیست هدیه حتماً چیزی گرانقیمت و مهم باشد؛ یک کتاب خوب، یک کارت زیبا با جملهای امیدبخش و پرمعنی از بزرگان و حتی تنها یک شاخه گل، میتواند طرف مقابل را شاد کند و احساس خوب و باارزش بودن را به او بدهد. حضرت علی(ع) میفرماید: «هدیه دادن، محبت افراد را به انسان جلب میکند.»
اندازه نگه داریم
حد نگهداشتن در روابط با دیگران، احترام به آزادی و آرامش آنهاست. فراموش نکنیم که میخواهیم دوست باشیم نه مخل یا قیم دیگران.
همیشه شاکی نباشیم
هنگام صحبت کردن با دیگران نباید دائماً از مشکلات خودمان بگوییم. فکر و روان دیگران، محل خالی کردن ناراحتیهای ما نیست. دیگران هم به حد کافی مشکل دارند. اگر همیشه نالان باشیم، دیگران از مصاحبت با ما آزرده میشوند. بیشتر مردم دوست دارند با افراد امیدوار و با نشاط همصحبت شوند. با شکایت دائم از روزگار و وضعیت خود، ارزش و احتراممان را نزد دیگران پایین نیاوریم.
نیکی کردن را فراموش نکنیم
انجام کار خیر در حق دیگران، یافتن راههایی برای کمک به آنها و سهیم شدن در مشکلات زندگیشان، علاوه بر تأثیر مثبت، احساس مفید بودن، توانایی و رضایت از خود را به ما میبخشد.
وقتی با مشکلات دیگران برخورد میکنیم، حتی اگر سادهترین تجربههایمان را در اختیارشان بگذاریم، ممکن است بتوانیم مشکلی را از سر راه آنها برداریم. گاهی فقط شنوندهای خوب و صمیمی بودن و همدردی با دیگران از بار غم آنها میکاهد.
کمک و نیکی به دیگران، چه مادی و چه معنوی، هرچند هم که ناچیز باشد، موجب میشود که آنها خود را تنها نبینند و امیدشان را از دست ندهند.
ظاهر ما نشانگر شخصیت ماست
وقتی برای اولین بار با کسی روبرو میشویم، چیزی که قبل از همه در طرف مقابلمان اثر میگذارد، وضع ظاهری و طرز لباس پوشیدن ماست. مردم قبل از آنکه وقت داشته باشند ما را بشناسند، از وضع ظاهرمان دربارهی ما قضاوت میکنند. پس دقت کنیم که مناسب با شخصیت، سن، شکل ظاهری و موقعیتی که در آن هستیم، لباس بپوشیم. طبیعی است که لباس مناسب برای مهمانی، محل کار، مسافرت و کلوپهای ورزشی متفاوت است. همچنین، شرایط آب و هوایی، آداب و رسوم فرهنگی، سنتها و اعتقادات ما، در لباس پوشیدن و آرایش ظاهر ما اثر میگذارد.
سپاسگذار باشیم
آنچه باعث تشویق نیکی کننده به نیکویی میشود، سپاسگذاری و قدردانی است. درمقابل نیکوییهایی که دیگران در حق ما روا میدارند، سه حالت را میتوانیم داشته باشیم:
1ـ جبران و پیشی گرفتن در آن (که عالیترین نوع برخورد است).
2ـ تشکر و سپاس با قلم و زبان.
3ـ قدرناشناسی و کم اهمیت جلوه دادن نیکیها.
حضرت علی(ع) میفرمایند: «بر عهدهی کسی که به او انعام و احسانی شده، این است که به خوبی و به نحو شایسته بر نعمتدهنده نیکویی کند و اگر ناتوان بود، با ستایش شایسته و ثنای نیک برخورد کند.»
همیشه مؤدب باشیم
اگر هم از کسی خوشمان نمیآید، نیازی نیست که شأن و منزلت خودمان را تا سطح اجتماعی آن فرد تنزل دهیم. مودب و با نزاکت باشیم تا برتری خود را نسبت به آن شخص ثابت کنیم.
هیچگاه دشنام ندهیم
دشنام و ناسزاگویی مطلقاً ممنوع میباشد. چون نشانهدهنده آن است که قادر نیستیم برای بیان عقاید خودمان از واژهها و لغات مناسبتری بهره بگیریم از آن گذشته لاابالیگری همیشه دور از نزاکت و ادب است.
کنترل خود را از دست ندهیم
زمانی که کنترل اعصاب خود را از دست میدهیم و از کوره در میرویم، به همه نشان میدهیم که قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نمیباشیم. وقتی ما از کنترل رفتار خودمان عاجز هستیم، چگونه قادر به کنترل رفتار دیگران خواهیم بود؟! سعی کنیم که همواره خونسردی خود را حفظ کنیم.
همیشه وقت شناس باشیم
مهم است که به وقت دیگران احترام بگذاریم. سر موقع در جلسات، قرار ملاقاتها، موقعیتهای شغلی و اجتماعی حضور یابیم. یک فرد متشخص میداند چه زمانی باید مجلس را ترک کند.
حرمت بزرگترها را نگه داریم
درواقع ما باید همانطور که دوست داریم مورد احترام دیگران باشیم، خود نیز به دیگران احترام بگذاریم. بزرگترها یک عمر زندگی کرده و تجربیات فراوانی به دست آوردهاند که استفاده از آن تجربیات میتواند گرهگشای برخی از مشکلاتمان باشد. متأسفانه بعضی از جوانان ما، خود را عقل کل میدانند و نیازی به این کار نمیبینند. در صورتی که اینطور نیست. گذشته از آن حرمت بزرگترها را اگر نگه داریم، در حقیقت حرمت خودمان را نگهداشتهایم.
به اشتباهات دیگران نخندیم
این یکی از زشتترین کارهایی است که ممکن است کسی انجام دهد. هنگامی که ما اشتباهی مرتکب میشویم یا خراب کاری میکنیم، تنها انتظاری که از دیگران داریم این است که اشتباهات و خطاهای ما را به رویمان نیاورند و از آنها چشمپوشی کنند. از آن مهمتر، ما را به واسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.
فخر فروشی نکنیم
هیچکس از آدم لافزن خوشش نمیآید. کسی که فخر نمیفروشد، در مواجه با کسی، به مسایل مالی و داراییهای خود و مقاماش اشاره نمیکند و آنها را به رخ نمیکشد.
در معاشرتهای خود خیلی دقیق باشیم
وقتی میخواهیم با کسی معاشرت کنیم، باید قبلاً درباره شخصیت و خانواده شخص تحقیق کرده باشیم. چون معاشرتهای نادرست، موجب بدنامی و جنگ و جدلهای گوناگونی میشود که تنها عامل آن نادانی و جهل خواهد بود. پسباید قبل از هر معاشرتی شخص را امتحان کنیم تا از پشیمانیهای آینده پیشگیری کنیم.
با عیب جویان معاشرت نکنیم
بعضی از ما عادت کردهایم که به دنبال پیدا کردن عیوب دیگران باشیم و گاهی اوقات برای پیدا کردن عیب یک نفر به قدری علاقه به خرج میدهیم که مدت زیادی از وقت خود را صرف این کار میکنیم. این در حالی است که پیدا کردن عیب کمترین سودی برای ما ندارد و بعضی اوقات نیز این عمل زشت اخلاقی تبدیل به عادت میشود که شخص از آن لذت نیز میبرد! شکی نیست که این اشخاص دچار عقدههای روانی نیز میشوند و تداوم این صفت، ممکن است به عکس العمل شدید دیگران منجر شود. به هر حال نشست و برخاست با چنین اشخاصی از آبرو و اعتبار ما خواهد کاست.
همه را مؤدبانه صدا بزنیم
گاهی وقتها پیش آمده که وقتی میخواهیم کسی را صدا بزنیم، چندان رعایت ادب را نمیکنیم، حال آنکه اگر دیگران ما را همانطور صدا بزنند، زود عصبانی میشویم و حتی به طرف جواب هم نمیدهیم. اینگونه رفتارها، خودخواهی و بیادبی شخص را نشان میدهد.
طعنه نزنیم
بعضیها به طعنه زدن عادت کردهاند. این افراد، متأسفانه با طعنه زدن به دیگران، باعث ناراحتی آنها میشوند و این عادت بسیار بد ممکن است که حتی به درگیری و مشاجره هم بکشد. این عمل غیر انسانی که موجب دوری و اختلاف میان مردم میشود، از جمله صفاتی است که در همهی ادیان الهی، انسان از آن نهی شدهاست.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا