سلام دوستان
بدون مقدمه بگم شوهر من ادم بی خیال و حرف گوش نکنیه تو این دنیا هیچ چیز غیر از خوردن براش اهمیت نداره حتی من،شکمش بزرگه واین برای من مشکل بزرگیه البته به نظر بعضیاکه میگن این حرفا همش چرت و پرته ولی از نظر من این یه مشکل روانی خیلی بزرگه!خیلی وقتا سعی و تلاشموکردم که پرخوری نکنه و جلو شکمشو بگیره ولی خودش اصلا سعی نمیکنه همین امشب که داشتم باهاش صحبت میکردم خودش میگه من میدونم که اسه چند سال دیگه قلب منو باید عمل کنند گف چرا گفت چون خیلی چاقم و چربی زیادی دارم واین برای قلبم اسیب میرسونه گفتم تو که خودت داری اینارو میگی و میدونی پس را میخوری میگه هر کاری میکنم نمیتونم جلو شکممو بگیرم حتی زمانیکه سر میز میشینه که غذابوره همون لحظه به هچ چیز جز غذا خوردن فکر نمیکنه حتی وقتی من بهش میگم عزیزم یه کم کمتر بخور مریض میشی میگه هیچیکار نمیشم و اصلا به حرفای من اهمیت نمیده و این برای من خیلی سخته بهش میگم یه ماه امتحان کن که کمتر غذا بخوری میگه بعد خودت عادت میکنی میگه اصلا دلم نمیاد رژیم بگیرم غذا از همه چیز برام با ارزشتره تا حالا بهش گفتم من دوست دارم شوهرم خوشتیپ و خوش اندام باشه دوست دارم یه جوری باشه که من وقتی یه ادم خوشتیپی رو توخیابون میبینم حسرت نخورم که چرا شوهرم من اینجوری نیست بعضی وقتها بعضی چیزا دست خود ما ادماست اگه خودمون بخایم درست میشه تازه بهش گفتم اگه تو همینجوری به خوردنت ادامه بدی و خدایی ناکرده مریض بشی دیگه من دوست ندارم چون به حرف من گوش نکردی یگه تو درست میگی ولی بازم خوردنو بیشتر دوست دارم خلاصه اینکه همهی سعی و تلاشو کردم ولی نشده از شما دوستان عزیز خواهش ممیکنم منو در این مورد راهنمایی کنید
