علت درد و سردی در یک پا
این مطلب را می نویسم تا شاید کمک بزرگی به افراد مشابه شود
مادر بزرگ من 95 سال دارد و دارای سابقه هیچ بیماری نبودند یک روز صبح یک دفعه از درد پای راست گریه می کرد من از یک پزشک کمک گرفتم او سوالاتی پرسید و سپس فرمودند یک عدد آسپیرین 80 به او بدهید تا من برای معاینه بیایم ما اسپیرین را دادیم و پزشک برای معاینه آمد پس از معاینه گفتند نبض پای راست وجود ندارد و پای راست سردتر از پای چپ است او را به بیمارستان ببرید او را به بیمارستان بردیم و پزشکان اورژانس بعد از معاینه درخواست گرفتن سونوی داپلر از عروق پا را دادند در بررسی گرفتگی عروق وجود داشت که بلافاصله دارو درمانی با هپارین وریدی را شروع کردند و روز بعد پای او گرمتر شد و نبض پیدا کرد و با داروی دابیگاترون و سیلاستازول و قرص آسپیرین و ویتامین ب 6 و اسید فولیک از بیمارستان با حال عمومی خوب مرخص شدند ولی یک بار که یک پرستار در بیمارستان برای گرفتن خون نزد او آمد به جای بستن گارو از یک پلاستیک استفاده کرد و آن را محکم به بالای بازوی او گره زد که فریاد مادر بزرگ بلند شد همین نقطه خون مردگی پیدا کرد و با درد زیادی برای او همراه شد و بعد از ترخیص شدن او به تمام بازوی مادر بزرگ پخش شد و بتدریج که خون ها جذب شد بهبودی حاصل شد از پرستاران خواهش می کنم زحمت طاقت فرسای خود را با روش غیر استاندارد از بین نبرند اکنون به خاطر اشتباه یک پرستار مادر بزرگ می گوید اگر بمیرم هم به بیمارستان نمی آیم هفته بعد مادربزرگ را نزد پزشک او که یک متخصص عروق بود بردیم او گفت باید داروهایش را ادامه دهید و در پایان از مادر بزرگ پرسید رضاخان را می شناسید چه طور فردی بود مادر بزرگ جواب نداد زیرا او صدا ها نمی شنود بار دیگر این سوال را پرسید ولی جواب نیامد من هم با صدای بلند پرسیدم ولی متوجه نشدند با دکتر خداحافطی کردیم و به خانه آمدیم در خانه مادر بزرگ پرسید دکتر چه می گفت گفتم فرمودند رضاخان چگونه فردی بود تازه متوجه شد و خیلی ناراحت شد که به او حواب نداده است گفت خاک بر سر رضاخان اگر فهمیده بودم می گفتم که رضاخان چه آدم پستی بود و چگونه چادر را از سر زنان بر می داشت و ما برای رفتن به خانه فامیل از ترس برداشتن چادر از روی پشت بام ها می رفتیم تا گیر ماموران نیفتم.
خلاصه مادر بزرگ 95 ساله به خانه آمد ولی گهگاهی احساس بی قراری می کرد و دست خود را روی شکم می گذاشت من که گرفتن نبض و فشار را بلد بودم فشار سنچ را به بازوی او بستم تا فشار بگیرم نتوانستم فشار او را معین کنم فشار سنج را باز کردم و نبض او را گرفتم دیدم 200 بار در دقیقه می زند به پزشک آشنا زنگ زدیم و او آمد پس از معاینه فرمودند بیمار ما تاکیکاردی دارد و یک نوار قلب نوشتند و گفتند برای گرفتن نوار قلب او را به درمانگاه محل ببرید و پس از گرفتن نوار نزد من آورده تا راهنمایی کنم ما به درمانگاه رفتیم و درمانگاه فرمودند اگر بخواهید نوار بگیرید ما باید خودمان نوار قلب را مجدد بنویسیم بعد از کنده شدن 3 صفحه از دفترچه ( نسخه نوار قلب پزشک آشنا، نسخه ویزیت درمانگاه و نسخه نوار قلب درمانگاه) نوار قلب را گرفتند و فرمودند مادربزرگ شما سکته کرده است باید به اورژانس اطلاع دهیم تا او را به بیمارستان ببرند من نوار را سریع به پزشک آشنا نشان دادم و او فرمودند مادر بزرگتان سوپراونتریکولارتاکیکاردی دارد او را به خانه ببرید و با پزشک قلب مشورت کنید من هم بیمار را به خانه بردم و بعد مشورت با پزشک قلب داروی کارودیلول برایش نسخه شد که برایش مصرف می کنیم ولی باز هم دچار تپش قلب می شود از آقای دکتر درخواست دارم تا در این زمینه ما را کمک نمایند. ممنون از پاسخ شما